‹‹اهميت نماز شب درآيينه قرآن وحديث››

رسول خدا(ص):

آن قدرجبرئيل مراهميشه به شب زنده داري توصيه مي كرد،كه گمان كردم نيكان امت من شب رابه جزاندكي هرگزنخواهند خوابيد.

درحديث قدسي آمده است:دروغ گفت آن كه دعوي محبت ما كرد،چون شب درآمد تماماً بخفت وازدوستي ما بپرداخت،مگرهرعاشقي خلوت با معشوقش را دوست ندارد.

نمازشب نشانه عشق و محبت انسان به آفريدگار خويش است وهمين انسان كه اورا ازبستر خواب جدا كرده وآن زمان كه همه خفته اند ورفت وآمدي نيست وحواس آدمي جمع وتوجه به مبد‌أ وگرايش كامل به آستان رفيع معبود محبوب مقدور است درتاريكي شبانه دل خود صفا بخشد وتا سحرگاهان به ابراز بندگي وعبادت حضرت دوست بپردازد واز ثمرات اسحارنصيب وبهره ببرد وببيند كه مِي بندگي حق چه نشئه ها دارد.

شب دراز نخفتم كه دوستان گويند

                        به سرزنش عَجَباً للمُحِبِّ كَيْفَ ينام.

پيامبراسلام(ص):بهترين شما كسي است كه سخن زيبا بگويد،طعام بدهد وهنگامي كه مردم درخوابند،نمازشب بخواند.

شبي چنين در هفت آسمان رحمت باز

ز خويشتن نَفَسي اي پسر به حق پرداز

چه روزها به شب رفت در هوي وهوس

شبي به روز كن آخر به ذكر وشكر ونماز

مگوي شب به عبادت چگونه روز كنم

محب را ننمايد شب وصال دراز

بر آر دست تضّرع ببار اشك ندم

ز بي نياز بخواه آنچه بايدت به نياز

وكلام آخر اينكه:

جوانا ره طاعت امروز گير

كه فردا نيايد جواني ز پير

كسي روز محشر نگردد خجل

كه شب ها به درگه برد سوز دل

اگر هوشمندي ز داور بخواه

شب توبه تقصير روز گناه

هنوز از سر صلح داري چه بيم

درِ عذرخواهان نبندد كريم

                   ‹‹سعدي››

امام صادق(ع):صَلاةُ اللَّيْلِ تُكَّفِرُ ما كانَ مِنْ ذُنُوبِ الَّنهارِ،

نماز شب گناهان روز را ازبين مي برد.

ونيز درحديثي از رسول خدا(ص) آمده است كه بنده اي كه نماز شب بجاي آورد خداوند مي فرمايد:...اي فرشتگان بنده من چيزي را بجاي مي آورد كه براو واجب نكرده ام،گواه باشيد كه من اورا آمرزيده ام.

امام صادق(ع):وقتي براي اميرالمومنين (ع)مشكلي پيش مي آمد به نماز پناه مي برد واين آيه راتلاوت مي فرمود:

وَ اسْتَعينوُا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ.

رسول خدا(ص):

نماز شب خشم پروردگار را نسبت به انسان خاموش مي كند.

هركس نماز شب بيشتر بخواند،هنگام روز زيبا ونوراني است.

و همچنين نماز شب باعث:

به اجابت رسيدن دعا

نجات از عذاب الهي

سلامتي بدن

ازدياد روزي

خوشبويي انسان

زيبايي صورت

خوش اخلاقي

رفع غم

اداي قرض

نورانيت چشم

ورود نوري در قبر

طولاني شدن عمر

واز همه مهم تر؛عصبانيت شيطان:

نماز شب سبب نفرت وناخشنودي شيطان مي شود. رسول خدا (ص)

 «آداب وكيفيت نماز شب››
نماز شب مجموعاً يازده ركعت است:

1-هشت ركعت به صورت چهار نماز دوركعتي به عنوان نافله شب مي باشد كه دو ركعت، دو ركعت،مانند نماز صبح خوانده مي شود.

2- دو ركعت به عنوان نماز شَفْع:بهتر است در ركعت اول بعد ازحمد سوره ناس،و در ركعت دوم بعد از حمد سوره فلق خوانده شود.

3-يك ركعت نماز وَترْ:بعد از حمد سه بار سوره توحيد،يك بار سوه فلق و يك بار سوره ناس خوانده شود و مي توان يك سوره تنها خواند.

سپس دستها را قنوت مي گيري وحاجات خود را ازخداوند طلب مي كني.آنچه روايت شده كه در قنوت بگوييد بدين شرح است:

1-هفتاد بار استغفار كنيد:گفتن‹‹اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّي وَاَتوُبُ اِلَيْهِ››

2.هفت بار بگوييد:‹‹هذا مَقامُ العائِذِ بِكَ مِنَ النّارِ››؛اين است مقام كسي كه از آتش قيامت به تو پناه مي برد.

3-سيصد مرتبه بگوييد:‹‹اَلْعَفْو››

( راه ساده تر اينكه هر دانه تسبيح را كه مي گرداني سه بار بگويي اَلْعَفْو)

4- براي چهل مومن دعاكنيد وبگوييد:‹‹الّلهُمَّ اغْفُِر لِفُلانِ››؛به جاي فلان اسم آن مومن را بگوييد.هم براي مومنيني كه در دنيا هستند و هم مومنيني كه از دنيا رفته اند مي توانيد دعا كنيد.

البته مي توانيد همه مومنين را مد نظر قرار داده وچنين بگوييد:

‹‹الّلهُمَّ اغْفِر لِلْمُومِنينَ وَ المُومِنات››

اگر نتوانستي فقط شَفْع و وَترْ را بخوان،اگر باز هم نتوانستي دوركعت نماز بخوان:رسول خدا (ص) مي فرمود:‹دو ركعت نماز در دل شب محبوب تر است نزد من از دنيا و آنچه كه در آن است.›

حتي اگر در سال يك بار نماز شب بخواني باز هم اجرو ثواب نصيبت مي شود.

اين نوشته ها رو تقديم مي كنم به:

حنجره عطشناك و خشكيده

 جوهره عشق و عرفان

 بهانه توسل وخلاصه ايمان

 تفسير مسلم‹‹ابنائنا››

 كشته اشكها

 سيد الشهداء،ثارالله

حضرت ابا عبدالله

حسين بن علي بن ابي طالب عليه السلام.

شهید مهدی باکری

ماجرای عصر تاسوعا و شب عاشورا :
در شب عاشورا از ناحیه امام حسین در خواستی برای انجام چهار امر مهم از سپاه کفر شد . بعد از این که حضرت عباس در عصر تاسوعا خبر آمدن سپاه ابن زیاد را داد امام حسین به حضرت عباس فرمود : ارجع الیهم فان استطعت أن تأخرهم الی غدوة وتدفعهم عن العشیة لعلنا نصلی لربنا اللیله و ندعوه و نستغفره فهو یعلم أنی أحب الصلوة له و تلاوت کتابه و کثرة الدعا و الاستغفار .
امام حسین در شب عاشورا فرمود: ای عباسم برگرد به سوی آنها تا اگر در توان تو بود آنها را تا صبح به تأخیر بیاندازی و آنها را امشب دفع کنی تا شاید ما امشب را برای پروردگارمان نماز بگذاریم و او را بخوانیم و دعا کنیم و استغفار کنیم که او میداند که همانا من نماز برای او را و تلاوت کتابش قرآن را و زیاد دعا و استغفار کردن را دوست دارم . بعد از این که حضرت عباس در شب عاشورا خبر را آورد یکی از آن نانجیب ها به عمر سعد گفت که ما اگر طایفه ترک و دیلم هم از ما درخواست می کردند به آنها امشب مهلت می دادیم  و حال آن که اینها آل محمد هستند و لذا عمر سعد قبول کرد .

عظمت حضرت اباالفضل بر هيچ کس پوشيده نيست اما اين روايت به گونه اي از بزرگي اين شه زاده در ذهن مجسم مي کند که همه ما را به اين وجود مقدس  متمايل ميکند و عشق او را در دل ما مي اندازد:
در رستاخيز اکبر، حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله به جناب اميرالمؤمنين مي گويند:
ياعلي، به فاطمه عليها السلام بگو که براي شفاعت و نجات امت من در فزغ اکبر، چه تدبيري دارد؟
حضرت مولي اميرالمؤمنين عليه السلام به بي بي فاطمه زهرا عليها السلام آن پيغام را ابلاغ مي کنند؛ و آن بانو مي فرمايند: ( يا اميرالمؤمنين عليه السلام، کفانا لاجل هذا المقام اليدان المقطوعتان من ابني العباس)
« اي اميرالمؤمنين، براي ما در مقام شفاعت، دو دست بريده پسرم عباس بسنده و کافي است.»

يا اباالفضل قيامت ما را در همين دنيا برسان ما را از حجاب هاي اکبر اعمالمان نجات بده و شفاعت زيبايت را در همين دنيا نصيبمان کن و مزه لذت بخش مرگ و برزخ و قيامت را در همين جا نصيبمان کن که تو را باب حاجات آفريدند و ما را مخزن حاجات ...

قدرت تصرف کرامت و عنایت حضرت در این دنیا غیر قابل توصیف است داستان عنایت حورالعین به در خواست کننده ، کسی که خواسته بود برای ازدواج فقط با حورالعین بهشتی ازدواج کند:

یک آشیخ علی بود در نجف ایشان سالها درس خوانده بود ولی ازدواج نکرده بود ، بعد آمده بود خدمت حضرت ابوالفضل و گفته بود آقا من ازدواج نکردم و حالا هم که می خواهم ازدواج کنم حورالعین بهشتی  از شما می خواهم به من عنایت کنید ، گریه زیاد کرده بود و بعد از مدت زیادی که نتیجه نگرفته بود برگشته بود به نجف و دوباره به درسش چسبیده بود ، گفت : تا اینکه یک روز در حرم حضرت امیر بودم همین که از حرم بیرون آمدم دیدم یک خانم جوان من را صدا زد و گفت آقا جان بیا من را ببر و برای خودت عقد کن ، گفتم من نمی تونم ، من طلبه هستم و امکانش نیست ولی قبول نکرد و همراه من آمد ، بهش گفتم خانم دنبال من نیا اینجا حوزه است و طلبه ها هستند ... ولی باز قبول نکرد ... آمد داخل مدرسه و به اجبار همراه من داخل حجره شد . به او گفتم در اینجا باش تا من برم به حجره طلبه های دیگر تاببینم فردا چه می شود ... آمدم از حجره بیرون ، او چادرش را از سر برداشته بود ، یک دفعه دیدم از حجره نور همین طور میزنه بیرون و تا آسمان می رود ، خیلی تعجب کردم رفتم گفتم شما کی هستید ؟ گفت : شما از حضرت ابوالفضل چه خواسته بودید ؟ مگه حورالعین بهشتی برای ازدواج نخواسته بودید ؟ من حورالعین بهشتی هستم . آقا اباالفضل از بهشت من را احضار کرده است و عنایت فرموده بیام خدمت ایشان . بعد هم گفت بلند شو بریم کربلا که من می خواهم در کربلا باشم و آقا اباالفضل یک خونه برای من وشما در کربلا در نظر گرفته است . آمدند کربلا و با عنایت حضرت ابوالفضل هفده سال با هم زندگی کردند ، وهیچ کس از این جریان مطلع نشد مگر موقع مرگ این آشیخ علی ، که آشیخ علی یک رفیق داشت و حورالعین بهشتی به رفیق آشیخ می گوید این رفیق شما مریض است و فلان زمان و فلان ساعت از دنیا می رود ، و حور العین بهشتی به این رفیق می گوید من باید یک سرّی به تو بگویم : من از جنس حورالعین بهشتی هستم و حضرت ابوالفضل یک سری تصرفات در من کرده و گفته باید بیست سال در زمین باشم و فرموده اند چون این آقا از ما درخواست کرده ، ما هم باید اجابت کنیم . اگر از ابوالفضل کاری خارق العاده در این دنیا سر میزند با این عنایت خدا به حضرت است ، قدرت عنایت ابوالفضل الان غیر قابل توصیف است برای تصرف در این دنیا و عنایت به شیعیان .

وصیت نامه‌های شهدا درباره‌ی حجاب